در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته
وقت است که از چهرۀ خود پرده گشایی
«تا با تو بگویم غم شبهای جدایی»
سیلاب میشویم و به دریا نمیرسیم
پرواز میکنیم و به بالا نمیرسیم
ای روح زلال! نور کوثر داری
تو عطر گل یاس پیمبر داری
غم با نگاه خیس تو معنا گرفته
یک موج از اشک تو را دریا گرفته
با نور استجابت و ایمان عجین شدی
وقتی که با ولی خدا همنشین شدی