ای که چون چشمت، ستاره چشم گریانی نداشت
باغ چون تو، غنچۀ سر در گریبانی نداشت
بی نور خدا جهان منّور نشود
بی عطر محمّدی معطّر نشود
قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟
چون سرو همیشه راست قامت بودی
معنای شرافت و شهامت بودی
شبنشینانِ فلک چشم ترش را دیدند
همهشب راز و نیاز سحرش را دیدند
عجب فضائل عرشی، عجب کمالی داشت
چه قدر و منزلت و جلوه جلالی داشت
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست