فکر کردی که نمانده دل و... دلسوزی نیست؟
یا در این قوم به جز دغدغهٔ روزی نیست؟
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
پس از قرنها فاصله تا علی
نشستهست در خانه تنها، علی
سلام ما به حسین و سفیر عطشانش
که در اطاعت جانان، گذشت از جانش