شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
بخواب بر سر زانوی خستهام، سر بابا
منم همان که صدا میزدیش: دختر بابا