غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
به رغم سیلی امواج، صخرهوار بایست
در این مقابله چون کوه استوار بایست!
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
بخواب بر سر زانوی خستهام، سر بابا
منم همان که صدا میزدیش: دختر بابا