در خاک دلی تپنده باقی ماندهست
یک غنچۀ غرق خنده باقی ماندهست
خبر رسید که در بند، جاودان شدهای
ز هر کرانه گذشتی و بیکران شدهای
ای بسته به دستِ تو دل پیر و جوانها
ای آنکه فرا رفتهای از شرح و بیانها
ما دامن خار و خس نخواهیم گرفت
پاداش عمل ز کس نخواهیم گرفت