نمیجنبد ز جا مرداب کوفه
چه دلگیر است و سنگین، خواب کوفه
گفتند از شراب تو میخانهها به هم
خُمها به وقت خوردن پیمانهها به هم
کی غیرت مردانۀ ما بگذارد
دشمن به حریم خانه پا بگذارد؟
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را
پیکار علیه ظالمان پیشهٔ ماست
جان در ره دوست دادن اندیشهٔ ماست