ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
ماه پیش روی ماهش رخصت تابش نداشت
ابر بی لطف قنوتش برکت بارش نداشت
جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد
آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد
در محضر عشق امتحان میدادی
گویی که به خاک، آسمان میدادی
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
از خیمه برون آمد و شد سوی سپاه
با قامت سرو و با رخی همچون ماه