خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
سوختی پیشتر از آن که به پایان برسی
نه به پایان، که به خورشیدِ درخشان برسی
فتنه اینبار هم از شام به راه افتادهست
کفر در هیئت اسلام به راه افتادهست
از خیمه برون آمد و شد سوی سپاه
با قامت سرو و با رخی همچون ماه