سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
خونت سبب وحدت و آگاهی شد
این خون جریان ساخت، جهان راهی شد
ای خوشا در راه اقیانوس طوفانی شویم
در طواف روی جانان غرق حیرانی شویم
علی زره که بپوشد، همینکه راه بیفتد
عجیب نیست که دشمن به اشتباه بیفتد
تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچکس حدس نمیزد که چنین سر برسد
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
طلوعت روشنی بخشیده هر آیینه ایمان را
نگاهت آیه آیه شرح داده بطن قرآن را
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست