تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچکس حدس نمیزد که چنین سر برسد
به نام خداوند بالا و پست
كه از هستیاَش هست شد، هر چه هست...
از سمت حرم شنیدهام میآید
با تیغ دو دم شنیدهام میآید
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست