هستی ندیده است به خود ماتم اینچنین
کی سایهای شد از سر عالم کم اینچنین؟
ای لوای تو برافراشته بر قلّۀ نور
کرده نور رُخَت از پردۀ ابهام، عبور
برای لحظۀ موعود بیقرار نبودم
چنانکه باید و شاید در انتظار نبودم
ای ولی عصر و امام زمان
ای سبب خلقت کون و مکان
بر عهد بزرگ خود وفا کرد عمو
نامرد تمام کوفیان، مرد عمو