الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
ای ز داغِ تو روان، خون دل از دیدۀ حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخۀ صور
ای خداوندی که از لطف تو جاه آوردهام
زآنچه بودستم گرفته بارگاه آوردهام...
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...