ای نام تو شَهد سخنم یا الله
آرام دل و جان و تنم یا الله
ای دوست ز رحمت، دلِ آگاهم ده
در ماه دعا سیرِ الی اللّهم ده
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم
در نام رقیه، فاطمه پنهان است
از این دو، یکی جان و یکی جانان است
ماه مولا شد حدیث طیر را با ما بخوان
در ولایش آشنا و غیر را با ما بخوان
گر نگاهی به ما كند زهرا
دردها را دوا كند زهرا
این آستان كه هست فلك سایهافكنش
خورشید شبنمیست به گلبرگ گلشنش
ای باخبر ز درد و غم بیشمار من!
برخیز و باش، فاطمه جان، غمگسار من
سلام فاطمه، ای جلوۀ شکیبایی
که نور حُسن تو جان میدهد به زیبایی