ای دل سوختگان شمع عزای حرمت
اشک ما وقف تو و کربوبلای حرمت
با کلامُ اللهِ ناطق همکلام!
ای سکینه! بر کراماتت سلام!
ای از شعاع نور تو تابنده آفتاب
باشد ز روی ماه تو شرمنده آفتاب
ماهی که یادگار ز پنج آفتاب بود
بر چهرهاش ز عصمت و عفت نقاب بود
تا یوسف اشکم سَرِ بازار نیاید
کالای مرا هیچ خریدار نیاید
محبوب رضاست هرکه دلريشتر است
از کعبه صفای اين حرم بيشتر است