سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
علی را ذاتِ ایزد میشناسد
اَحد را درکِ احمد میشناسد
پا گرفته در دلم، آتشی پنهان شده
بند بندم آتش و سینه آتشدان شده
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری
خبر پیچید تا کامل کند دیگر خبرها را
خبر داغ است و در آتش میاندازد جگرها را