آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم