دیشب میان پنجرهها صحبت تو بود
حرف از دل غریب من و غیبت تو بود
چشمم به هیچ پنجره رغبت نمیکند
جز با ضریح پاک تو صحبت نمیکند
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
اَلسَّلام ای سایهات خورشید ربّ العالمین
آسمانِ عزّ و تمکین، آفتاب داد و دین
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم