تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
نمردهاند شهیدان که ماه و خورشیدند
که کشتگان وطن، زندگان جاویدند
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
گر به چشم دل جانا، جلوههای ما بینی
در حریم اهل دل، جلوۀ خدا بینی
از روی توست ماه اگر اینسان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است
مردان غیور قصّهها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید
قد قامت تو کلام عاشورا بود
آمیخته با قیام عاشورا بود
هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد
او ماند که در کنار زینب باشد