گرچه صد داغ و هزاران غم سنگین داریم
چشم امّید به فردای فلسطین داریم
عشق تو در تمامی عالم زبانزد است
بیعشق، حال و روز زمین و زمان بد است
آخر ای مردم! ما هم عتباتی داریم
کربلایی داریم، آب فراتی داریم
گفتند از شراب تو میخانهها به هم
خُمها به وقت خوردن پیمانهها به هم
همین است ابتدای سبز اوقاتی که میگویند
و سرشار گل است آن ارتفاعاتی که میگویند
به تمنای طلوع تو جهان، چشم به راه
به امید قدمت، کون و مکان چشم به راه
گلی که عالم از او تازه بود، پرپر شد
یگانه کوکب باغ وجود، پرپر شد