چیست این چیست که از دشت جنون میجوشد؟
گل به گل، از ردِ این قافله خون میجوشد
به نام خداوند بالا و پست
كه از هستیاَش هست شد، هر چه هست...
حاجیان آمدند با تعظیم
شاکر از رحمت خدای رحیم
نفسی به خون جگر زدم، که لبی به مرثیه وا کنم
به ضریحِ گمشده سر نهم، شبِ خویش وقف دعا کنم