خورشید! بتاب و برکاتی بفرست
ای ابر! ببار آب حیاتی بفرست
هزار حنجره فریاد در گلویش بود
نگاه مضطرب آسمان به سویش بود
به باران فکر کن... باران نیاز این بیابان است
ترکهای لب این جاده از قحطی باران است
چه بود سهم زمین و زمان اگر تو نبودی
و سرنوشت تمام جهان؟ اگر تو نبودی
کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست
ندبه اسمِ تو، شفا اسم تو، مرهم اسم توست
نه از لباس کهنهات نه از سرت شناختم
تو را به بوی آشنای مادرت شناختم
با پای سر به سِیْر سماوات میرویم
احرام بستهایم و به میقات میرویم