امشب شکوه عشق جهانگیر میشود
روح لطیف عاطفه تصویر میشود
دریا بدون ماه تلاطم نمیکند
تا نور توست، راه کسی گم نمیکند
تا بر شد از نیام فلق، برق خنجرش
برچید شب ز دشت و دمن تیره چادرش
ماهی که یادگار ز پنج آفتاب بود
بر چهرهاش ز عصمت و عفت نقاب بود
دنیای بیامام به پایان رسیده است
از قلب كعبه قبلۀ ایمان رسیده است