پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
میرود بر لبۀ تیغ قدم بردارد
درد را یکتنه از دوش حرم بردارد
هر دم از دامن ره، نوسفری میآمد
ولی این بار دگرگون خبری میآمد
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد
رُخش چه صبح ملیحی، لبش چه آب حیاتی
علی اکبر لیلاست بَه چه شاخه نباتی