پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
تابید بر زمین
نوری از آسمان
تو قلّهنشین بام خوبیهایی
تنها نه نشان که نام خوبیهایی
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد
عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست
این در سوخته تا حشر گواهِ من و توست
فریاد اگرچه در تو پنهان بودهست
خورشید تکلّمت فروزان بودهست