گودال قتلگاه است، یا این که باغ سیب است؟
این بوی آشنایی از تربت حبیب است
این جاده که بیعبور باقی مانده
راهیست که سمت نور باقی مانده
یک دفتر خون، شهادتین آوردند
از خندق و خیبر و حنین آوردند
ای رسول خدای را همدم!
در حریم رسالتش مَحرم
ميان غربت دستان مکه سر بر کرد
مُحمّد عربى، مکه را منوّر کرد
بیزره رفت به میدان که بگوید حسن است
ترسی از تیر ندارد زرهش پیرهن است...
ای بانویی که زنده شد عصمت به نام تو
پیک خداست حامل عرض سلام تو