سجاد! ای به گوشِ ملائک، دعای تو
شب، خوشهچینِ خلوت تو با خدای تو
گفت رنجور دلش از اثر فاصلههاست
آن که دلتنگ رسیدن به همه یکدلههاست
ای پر سرود با همۀ بیصداییات
با من سخن بگو به زبان خداییات
ای رسول خدای را همدم!
در حریم رسالتش مَحرم
ميان غربت دستان مکه سر بر کرد
مُحمّد عربى، مکه را منوّر کرد
ای ریخته نسیم تو گلهای یاد را
سرمست کرده نفحهٔ یاد تو باد را
راضی به جدايی از برادر نشده
با چند اماننامه کبوتر نشده
ای بانویی که زنده شد عصمت به نام تو
پیک خداست حامل عرض سلام تو