امشب که با تو انس به ویران گرفتهام
ویرانه را به جای گلستان گرفتهام
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم
چه شب است یا رب امشب كه شكسته قلب یاران
چه شبى كه فیض و رحمت، رسد از خدا چو باران