دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
ای تا به قیامت علم فتح تو قائم
سلطان دو عالم، علی موسی کاظم
سلامٌ علی آل طاها و یاسین
سلامٌ علی آل خَیرِ النَّبِیِّین
در کالبد مرده دمد جان چو مسیحا
آن لب که زمینبوسی درگاه رضا کرد
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی
ازل برای ابد ملک لایزالش بود
چه فرق میکند آخر، که چند سالش بود