دستی كه طرح چشم تو را مست میكشید
صد آسمان ستاره از آن دست میكشید
این سخن کم نیست دنیا صبحگاهی بیش نیست
شهر پرآشوبِ امکان، کوچهراهی بیش نیست
نام تو عطر یاس به قلب بهار ریخت
از شانههای آینه گرد و غبار ریخت
هر دم از دامن ره، نوسفری میآمد
ولی این بار دگرگون خبری میآمد