میرود بر لبۀ تیغ قدم بردارد
درد را یکتنه از دوش حرم بردارد
سر تا به قدم آینۀ حسن خدایی
کارش ز همه خلق جهان عقدهگشایی
هر دم از دامن ره، نوسفری میآمد
ولی این بار دگرگون خبری میآمد
ای همه جا یار رسولِ خدا
محرم اسرار رسولِ خدا
رُخش چه صبح ملیحی، لبش چه آب حیاتی
علی اکبر لیلاست بَه چه شاخه نباتی