گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
درختان را دوست میدارم
که به احترام تو قیام کردهاند
عمری به جز مرور عطش سر نکردهایم
جز با شرابِ دشنه گلو تر نکردهایم
چو موج از سفر ماهتاب میآید
از آب و آینه و آفتاب میآید
ازل برای ابد ملک لایزالش بود
چه فرق میکند آخر، که چند سالش بود