آواز حزین باد، پیغمبر کیست؟
خورشید، چنین سرخ، روایتگر کیست؟
بودهست پذیرای غمت آغوشم
از نام تو سرشار، لبالب، گوشم
دریاب من، این خستۀ بیحاصل را
این از بد و خوب خویشتن غافل را
لطفی که کرده است خجل بارها مرا
بردهست تا دیار گرفتارها مرا
ازل برای ابد ملک لایزالش بود
چه فرق میکند آخر، که چند سالش بود