عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست
این در سوخته تا حشر گواهِ من و توست