به همین زودی از این دشت سپیدار بروید
یا لثارات حسین از لب نیزار بروید
فلق در سینهاش آتشفشان صبحگاهی داشت
که خونآلوده پیغام از کبوترهای چاهی داشت
سلمان! تو نیستی و ابوذر نمانده است
عمار نیست، مالک اشتر نمانده است
با خودش میبرد این قافله را سر به کجاها
و به دنبال خودش این همه لشکر به کجاها
در لغت معنی شبح یعنی
سایهای در خیال میآید
هر سو شعاع گنبد ماه تمام توست
در کوه و در درخت، شکوه قیام توست