ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
برخاستم از خواب اما باورم نیست
همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
درختان را دوست میدارم
که به احترام تو قیام کردهاند
خبر این بود که یک سرو رشید آوردند
استخوانهای تو را در شب عید آوردند
چو موج از سفر ماهتاب میآید
از آب و آینه و آفتاب میآید
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد