موسایی و صد جلوه به هر طور کنی
هر جا گذری، حکایت از نور کنی
چه گویمت که چها کرد در نبرد، حسین؟
فقط خداست که داند چهکار کرد حسین
تا باد مرکبیست برای پیام تو
با هر درخت زمزمهوار است نام تو
احساس از هفت آسمان میبارد، احساس
بوی گل سرخ است يا بوی گل ياس؟
ماه غریب جادّهها، همسفر نداشت
شب در نگاه ماه، امید سحر نداشت
از جوار عرش سرزد آفتاب دیگری
وا شد از ابوا به روی خلق، باب دیگری...