خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
پا گرفته در دلم، آتشی پنهان شده
بند بندم آتش و سینه آتشدان شده
عمری به جز مرور عطش سر نکردهایم
جز با شرابِ دشنه گلو تر نکردهایم
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است
قرآن که کلام وحده الا هوست
آرامش جان، شفای دلها، در اوست