ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
بهسوی علقمه رفتم که تشنهکام بیایم
وَ سر گذاشته بر دامن امام بیایم
عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست
این در سوخته تا حشر گواهِ من و توست
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند
این زن که از برابر طوفان گذشته بود
عمرش کنار حضرت باران گذشته بود