بیتو چه کند مولا؟ یا فاطمة الزهرا
افتاده علی از پا، یا فاطمة الزهرا
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
میآیم از رهی که خطرها در او گم است
از هفتمنزلی که سفرها در او گم است
عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست
این در سوخته تا حشر گواهِ من و توست