پیشانیات
از میان دیوار میدرخشد
آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست؟
در وصل جای صحبت از خویشتن كجاست؟
به گونۀ ماه
نامت زبانزد آسمانها بود
این جاده که بیعبور باقی مانده
راهیست که سمت نور باقی مانده
یک دفتر خون، شهادتین آوردند
از خندق و خیبر و حنین آوردند
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها