عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
در سرم پیچیده باری، های و هوی کربلا
میروم وادی به وادی رو به سوی کربلا
دل و جانم فدای حضرت دوست
نی، فدای گدای حضرت دوست
ماییم ز قید هر دو عالم رَسته
جز عشق تو بر جمله درِ دل بسته
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده