تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بیحساب پیدا شد
سنگها آینهها نام تو را میخوانند
اهل دل، اهل صفا، نام تو را میخوانند...
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟
ای آسمان به راز و نیازت نیازمند
آه ای زمین به سوز و گدازت نیازمند
اهل دل را شد نصیب از لطف جانان، اعتکاف
فیض حق باشد برای هر مسلمان، اعتکاف
باز گویا هوای دل ابریست
باز درهای آسمان باز است
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم
در جام دیده اشک عزا موج میزند
در صحن سینه شور و نوا موج میزند
با آن که آبدیدۀ دریای طاقتیم
آتش گرفتهایم که غرق خجالتیم