چیست این چیست که از دشت جنون میجوشد؟
گل به گل، از ردِ این قافله خون میجوشد
قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
جنّت نشانی از حرم توست یا حسن
فردوس سائل کرم توست یا حسن
کوه عصیان به سر دوش کشیدم افسوس
لذت ترک گنه را نچشیدم افسوس
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟
ای شیرخدا و اسد احمد مختار
در بدر و احد لشکر حق را سر و سردار
از غربتت اگرچه سخنهاست یا علی
دنیا دگر بدون تو تنهاست یا علی