بنای دین که با معراج دستان تو کامل شد
به رسم تهنیتگویی برایت آیه نازل شد
هر نسیمی خسته از کویت خبر میآورد
چشم تر میآورد، خونِ جگر میآورد
نه فقط سرو، در این باغِ تناور دیده
لالهها دیده ولیکن همه پرپر دیده
آوردهام دو ظرف پر از رنگ، سبز و سرخ
یک رنگ را برای خودت انتخاب کن
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟