ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
لحظهاى در خود فنا شو تا بقا پيدا كنى
از منيّتها جدا شو تا منا پيدا كنى
اگر خواهی ای دل ببینی خدا را
نظر کن تو آیینۀ حقنما را
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
گفتم به گل عارض تو کار ندارد؛
دیدم که حیایی شررِ نار ندارد
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند