چون کوفه که چهرهای پر از غم دارد
این سینه، دلی شکسته را کم دارد
برخاستم از خواب اما باورم نیست
همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
سر تا به قدم آینۀ حسن خدایی
کارش ز همه خلق جهان عقدهگشایی
یک کوه رشید دادهام ای مردم!
یک باغ امید دادهام ای مردم!
خبر این بود که یک سرو رشید آوردند
استخوانهای تو را در شب عید آوردند
خوش باد دوباره یادی از جنگ شدهست
دریاچۀ خاطرات خونرنگ شدهست
ای همه جا یار رسولِ خدا
محرم اسرار رسولِ خدا
چون آينه، چشم خود گشودن بد نيست
گرد از دل بيچاره زدودن بد نيست