بنای دین که با معراج دستان تو کامل شد
به رسم تهنیتگویی برایت آیه نازل شد
بیحرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست
باور کنید پاسخ آیینه سنگ نیست
آوردهام دو ظرف پر از رنگ، سبز و سرخ
یک رنگ را برای خودت انتخاب کن
خبر رسید که در بند، جاودان شدهای
ز هر کرانه گذشتی و بیکران شدهای
خاموش ولی غرق ترنّم بودی
در خلسۀ عاشقانهات گُم بودی
مسافری که همیشه سر سفر دارد
برای همسفران حکم یک پدر دارد
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من