کمر بر استقامت بسته زینب
که یکدم هم ز پا ننشسته زینب
یک بار رسید و بار دیگر نرسید
پرواز چنین به بام باور نرسید
نوای کاروانت را شنیدم
دوباره سوی تو با سر دویدم
اگرچه باغِ پر از لالۀ تو پرپر شد
زمین برای همیشه، شهیدپرور شد
آدم در این کرانه دلش جای دیگریست
این خاک، کربلای معلای دیگریست
کنج اتاقم از تب و تاب دعا پر است
دستانم از «کذالک» از «ربنا» پر است
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباح الهدی را