ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
گفته بودی که به دنیا ندهم خاک وطن را
بردهام تا بسپارم به دم تیر بدن را
به روزگار سیاهی که شب حصار نداشت
جهان جزیرۀ سبزی در اختیار نداشت
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جادۀ سهشنبه شب قم شروع شد
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
همچون نسیم صبح و سحرگاه میرود
هرکس میان صحن حرم راه میرود
زن، رشک حور بود و تمنّای خود نداشت
چون آسمان نظر به بلندای خود نداشت